بلاهای طبیعی!

طبیعت را نادرست اشغال کرده ایم و از تمامی منابع آن با تمامی ظرفیت استفاده میکنیم و روز به روز دریغ و افسوس برای گذشته داریم و هنوز هم متوجه نشدیم که گذشته و آینده را ما خود ساخته و میسازیم ! هرگاه طبیعت بنا به ظرفیت خود نشان خوبی را برای داشته های ما و منفعت ما به همراه داشت آن را از تلاش خود و نه چیز دیگر و هر گاه طبیعت بنا به ماهیت خود آن چه را ما نمی پسندیم از خود بر جا گذاشت به نام بلا آن هم نه از داشته های خود بلکه طبیعت می دانیم !
سیل – رانش زمین – خشکسالی – قحطی – کولاک – بی آبی و خیلی صفت های منفی که خود ساخته ذهن بشر بوده را به بلای طبیعت نسبت میدهیم و انتظار داریم این ها که اکثرا به نوعی برگشتی از عمل ماست رفع شود و برای آن دعا میکنیم !
در کلان شهر ها بدون رعایت استاندارد خاص همه معیار های جامعه را به زیر پا میگذاریم و در چپاول داشته های مادر طبیعت که بی چشم داشتی از دیر باز برایمان در سفره پهن کرده روز به روز وحشی تر شده ایم و بعد در مشکلات ساخته شده از همین عدم رعایت ها و برداشت های بی رویه شکایتمان به طبیعت است !
این روز ها دیگر حتی به آموزه های خود از گذشتگانمان هم بی پروا شده ایم و آنچه در گذشته نیاکان ما به خوبی آن را تجربه کرده اند و به سهم خود به خوبی نیز از آن بهره برده و یا راهی برای عبور از آن پیدا کرده اند پشت کرده و فقط به منافع خود فکر میکنیم !
همه این ها و خیلی موارد دیگر از این دست نتیجه ای جز از بین بردن طبیعت و محیط زیست و تنگناها و فشار بر اقشار جامعه ندارد و آن وقت است که به جای راه چاره که باید از قبل برای مشکلات و موارد غیر طبیعی فکر شده باشد و بعد از ایجاد یک بحران به فکر تشکیل ستادی برای آن هستیم ! کمی زود نیست؟ چرا باید برای سیل بعد از وقوع آن و ویرانی ها و از دست دادن جان انسان ها به فکر راه کار باشیم یا چرا برای لرزش زمین که میدانیم قطعا در پیش خواهیم داشت به جای فکر کردن و آمادگی برای این سیر و روش طبیعی زمین بلند مرتبه سازی ها و عدم مقاوم سازی ساختمان ها را در دستور داریم؟ از این دست بسیار است و همه میبینیم و مینشینیم تا بحرانی که خود بوجود آورده ایم تمام شود و بعد تا بحران بعدی !
ستاد بحران وقتی ایجاد می شود که از بحران رد شده ایم و در زمان پس از بحران هستیم ! چیزی که باید قبل از بحران بوجود می آمد! ستادی که جمع می شوند تا فکر کنند چه باید کرد!
برف و باران به همان دلایل ذکر شده کم شده و قهر طبیعت از داشته های ما خیلی وقت است که شروع شده اما چون در سال گذشته برف سنگین باران سنگین لرزش زمین را نداشته ایم دیگر باید آنها را فراموش کنیم و مسیل ها را پر کنیم و بر روی گسل ها بلند مرتبه سازی انجام دهیم و خیابان و کوچه ها را تنگ تر سازیم تا در آمد خیلی ها افزایش پیدا کند و جیب ها پر شود؟ و از آن طرف هم مشکلات مردم زیاد شده و خیلی ها جان خود را از دست دهند چون از قبل به هیچ چیز فکر نشده !
برداشت بی رویه از طبیعت از یک سو که خلاصه بر آن گذر کردم و از طرف دیگر بی اهمیت دانستن نکات مهم ی که با رعایت آن ها نه تنها از مشکلات کاسته می شود بلکه خود به صورت فرهنگ سازی برای آیندگان به جا می ماند. نکاتی که هم من هم شما هم اطرافیان ما و هم آن هایی که به دلایلی بر سر کاری برای رفع مشکلات جامعه قرار گرفته اند می بایست رعایت کنیم . هر کدام به فراخور احوالات خود. در این دنیای به روز و پر از تکنولوژی دیگر نیازی به نگاه به آسمان و پیدا کردن رد گسل ها و چین و چروک های زمین و یافتن ابر نیست و با این تنوع ابزاری که در دست داریم به راحتی میتوان رصد و پیش بینی هایی را انجام داد و یک شبه غافل گیر نشد. میتوان ستاد بحران را همیشه در حالت آماده باش قرار داد و کاسه چه کنم در بعد از بروز اتفاقات طبیعی و غیر طبیعی به دست نگرفت. وقتی همه می دانیم برای هفته آینده جبهه هوایی سرد و باران زا به کشور وارد می شود وقتی میدانیم سرما و برودت هوا در خیلی از نقاط این باران را به برف تبدیل می کند و یقین پیدا میکنیم که هشدار ها نشان از وضعیت بحرانی دارد من و شما به جای بیرون زدن از خانه و به قول خودمان تفریح می توانیم در خانه مانده و از سفرهایی که شاید غیر ضروری است پرهیز کنیم و همین طور کسانی که در ستاد های بحران منتظر بلا و رفع بلا دست به آسمان نهاده اند نیز میتوانند با رعایت کارهایی شاید ایتدایی از بروز فاجعه در ساعات بحران خود داری کنند . کار ها و مواردی که من میدانم شما میدانید و آنها هم می دانند . کاش بحران را در نطفه عقیم میکردیم تا به تماشای رشد آن باشیم. کاش ایران ما در خور نامش ایران بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.